Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-07@14:07:08 GMT

مزیت خرید ایکس باکس سری اس و سری ایکس برای ایرانی‌ها

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۲۴۳۹۶

مزیت خرید ایکس باکس سری اس و سری ایکس برای ایرانی‌ها

   

اطلاعات و آمار فروش جهانی نشون دهنده اینه که تعداد خرید ایکس باکس نسبت به خرید کنسول‌های سونی توسط مردم عادی اکثرا پایین‌تر بوده و کنسول جدید پلی استیشن هم  تقریبا دو برابر ایکس باکس جدید در جهان فروش داشته. در مورد بازی و لوازم جانبی هم تقریبا همین اتفاق افتاده و اکثر گیمرا همیشه منتظر فرشته جدید سونی هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما اگر کنسول‌های سونی انقدر خوبند! چرا از سری جدید کنسول‌های بازی مایکروسافت به عنوان قدرتمندترین و با کیفیت‌ترین کنسول جهان حرف می‌زنند؟ چرا مایکروسافت دائم پا به پای سونی کنسول‌هاش رو به روزرسانی می‌کنه؟ چرا فروش ایکس باکس سری اس و ایکس مخصوصا تو آمریکا و ایران به صورت قابل توجهی بالاست؟ و هزاران سوال دیگه که ما رو می‌رسونه به یک سوال بزرگ‌تر!

برتری و مزیت خرید  Xboxنسبت به کنسول‌های بازی دیگه چیه؟ مخصوصا برای ساکنین ایران!

خب! چقدر از مزیت‌های کنسول ایکس باکس خبر دارید؟ چقدر این باکس سرگرمی رو می‌شناسید؟ در ادامه می‌خوایم برتری‌های کنسول مایکروسافت و لذت‌های سری ایکس و اس رو بشمریم و البته باهاشون بیشتر آشنا بشیم.

 معرفی کنسول مایکروسافت و مزیت‌های خرید Xbox

خلاصه براتون بگیم که مایکروسافت برای ارائه یک کنسول بازی با هزینه‌ی کمتر نسبت به رایانه شخصی و کنسول‌های رقیبش، دستگاهی رو بر مبنای تکنولوژی DirectX ساخت که اسمش شد DirectX Box و اسمش از همینجا میاد. سال 2000 ازش رونمایی کرد و شما می‌تونستید از سال 2002 طعم خرید Xbox رو بچشید. کلی داستان رو پشت سر گذاشتند و ایکس باکس 2 و نکست و.. اومدند و رفتند تا سال 2005 با عرضه Xbox 360 تو دنیا مخصوصا آمریکا طرفدارای زیادی جمع کردند!

شرکت مایکروسافت جایی قاپ رو از سونی دزدید که بلافاصله از ایده wii کمک گرفت و سنسورهای حرکتی کینکت رو تولید کرد که به شدت سر زبان‌ها افتاد و فروش بالایی داشت. بعدشم که ایکس باکس وان ایکس و اس و... تازگی هم شاهد ابرغول ایکس باکس سری ایکس و برادر کوچیکترش سری اس بودیم.

پارسال سونی با کنسولps5  وارد این عرصه شد و مایکروسافت با دو کنسول ایکس باکس سری ایکس و ایکس باکس سری اس که دو کنسول مجزا برای دو سلیقه مختلف بودند وارد این رقابت شد. در اینکه سونی کنسول محبوب‌تر و قدیمی‌تری رو داره شکی نیست ولی از چند جهت نباید از کنسول‌های قدرت‌مند شرکت مایکروسافت و امکاناتشون غافل شد.

مزایای کنسول و بازی ایکس باکس برای ایرانی‌ها بگذارید بدون تعارف بگم! در کل خرید Xbox برای ما ایرانی‌ها گزینه خوبیه چون با توجه به دلار تفاوت قیمت قابل توجهی با سونی برامون پیدا کرده و کنسول‌های ارزون‌تری رو می‌تونیم بخریم و همون لذت رو ببریم! کنسول‌های سری ایکس دارای پردازنده گرافیکی قوی‌تر نسبت به سونی هستند و قابلیت 4k  که واقعا از نظر کیفیت ثابت شده هستند. اما تمرکز ما روی کنسول سری اس هست که فکر میکنم مناسب‌ترین کنسول برای ما ایرانی‌ها باشه چون کنسولی با پردازنده‌های ضعیف‌تر نسبت به نسل نهم هست ولی قیمت بسیار پایین‌تری رو نسبت بهشون داره و بازی‌های نسل نهم رو به خوبی و به راحتی ساپورت می‌کنه. مایکروسافت به کسانی هم اهمیت داده که دلشون می‌خواد با هزینه کمتر بازی‌های روز دنیا رو بازی کنند اما شاید نتونند اونهمه هزینه گرافیک بدن! جالبه که لوازم جانبی ایکس باکس توی کیفیت غالبا از سونی بهترند و توی قیمت اکثرا از سونی مناسب‌تر! در کلیات از نظر کارایی چیزی کمتر از پلی استیشن ندارید حتی امکانات آنلاین مختلف! بلکه به عنوان یک دستگاه مدیا پلیر قدرتمند هم می‌تونید ازش استفاده کنید. اما مهم‌ترین این مزیت‌ها سیستم گیم پس هست که خیلی کار رو در خرید بازی راحت‌تر می‌کنه. شما با خریدن یک اشتراک یک ساله سیستم گیم پس به بیشتر از 300 بازی در سال به صورت رایگان دسترسی پیدا می‌کنید. (شاید فکر کنید که خب احتمالا بازی‌های با فروش کم  و ارزون توی این سیستم قرار گرفتند اما باید بدونید که خیلی از بازی‌های جدید در روز انتشار در این سیستم قرار می‌گیرند و بعضا بازی‌های بزرگی هم هستند مثل فورزا هورایزن یا فیفا و..)

همه این ویژگی‌ها باعث میشه که خرید ایکس باکس سری اس برای ما ساکنین ایران به صرفه‌تر و بهتر بشه!

خرید کنسول، بازی و لوازم جانبی Xbox از هزارتو!

این روزها قیمت‌ها توی ایران نوسانات زیادی رو دارند و کنسول ایکس باکس هم ازاین بازه قیمتی دور نیست. اما تیم هزارتو این قول رو به همه ی مشتریانش داده که می‌تونه با پایین‌ترین قیمت ممکن با ارسال سریع این کنسول رو در اختیار شما قرار بده!

همچنین مشاورهایی رو داره که می‌تونند شما رو صادقانه در روند خرید کمک کنند. البته  تمامی لوازم جانبی ایکس باکس سری اس و تمام کنسول‌های مایکروسافت و هرچیزی که مرتبط با این کنسول هست رو موجود دارند! با تنوع و قیمتی که اونجاست خرید بازی و گیم پس رو برای شما راحت و لذت بخش‌تر از همیشه می‌کنند!

امکان خرید حضوری و آنلاین از سایت هزارتو، مشاوره تلفنی، تحویل اکسپرس تهران، ارسال رایگان خرید بالای 500 هزار تومان برای تمامی نقاط کشور، پرداخت در محل تا سقف 10 میلیون تومان در تهران، ارسال فوری به تمام شهرها و... از جمله تلاش‌های این مجموعه برای کسب لبخند رضایت شماست.

منبع: فردا

کلیدواژه: ایکس باکس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۲۴۳۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته

می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی در مشق نو نوشت:

این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیب‌شناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئله‌ها، بحران‌ها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آن‌ها به ابزارهایی متوسل می‌شویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک می‌کنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز می‌توان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئله‌ها، بحران‌ها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبهه‌ها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟

کمی به عقب برمی‌گردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا به‌نام چپ [خط امام] و سپس اصلاح‌طلب شناخته می‌شد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راه‌حل تبدیل شود. به‌عنوان نمونه در زمانی‌که گروه‌های سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامی‌گری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحه‌زدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده ماده‌ای دادستانی ختم شد. یا، در دوره‌ای که نظام اطلاعاتی کشور به‌شکل پراکنده اداره می‌شد و هر گروه به‌صلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و به‌عنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.

مضاف بر این‌ها می‌بایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائت‌های تئوکراتیک و جزم‌اندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر این‌ها می‌توان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحران‌هایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگ‌طلبی و تنش‌زایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات به‌رغم پرونده‌ مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بن‌بست‌شکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستی‌هایی بوده است، که فهرست‌کردن و نقد قاعده‌مند آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد.

‌اینک اما به‌نظر می‌رسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل، اگر نگوییم به بن‌بست رسیده، دست‌کم با بحران اساسی مواجه شده‌اند. بحرانی که دامن‌گیر احزاب اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن می‌رود چون آفت به‌سراغ ریشه‌ها نیز برود.

درباره نظام ادراکی اصلاح‌طلبان. طی سالیان گذشته، مجموعه‌ای از تلاش‌ها رخ داد و کمک کرد تا اصلاح‌طلبان درکی ‌نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» به‌دست بیاورند. این تلاش‌های سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبهه‌ای، ۲) کوشش‌های محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأمل‌اند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاح‌طلبان- به‌عنوان جریان آلترناتیو- به‌شمار می‌رفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یک‌سو و کاستی‌های بسیار در تئوریک و پراتیک سیاست‌ورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست می‌پندارد، ضمن آن‌که خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش می‌کند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمان‌زدایی کند.

در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاش‌هایی رهزن و تعمیم‌های انحرافی را مشاهده می‌کنیم که نه‌تنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژه‌های اصلاحی می‌شوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزه‌های ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز این‌ها قبح‌زدایی کند و به‌شکل قرارگاهی بر این حوزه‌ها متمرکز شود و آن‌ها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامه‌های سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری به‌نسبت روشن از این وضعیت به نمایش می‌گذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوشش‌ها و کوشش‌های تئوریک معتبر فاصله‌ای قابل توجه دارد. به این‌ها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبان‌های خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بی‌نیاز از ایستگاه‌های مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک‌ فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاح‌طلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگرساز و غیریت‌ستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه می‌بینیم عمده تلاش‌ جریان رقیب اصلاح‌طلبان بر فتح بوروکراسی و ویژه‌خواری، آن هم به مبتذل‌ترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمی‌توان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهم‌تر محافظه‌کاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیض‌های جنسی، قومی و… را در پی داشته است. مع‌الوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو به‌حساب نخواهد آمد.

با این اوصاف می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل. برای توضیح این سرفصل نخست می‌بایست تفکیکی میان سیاست پایین‌دستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک به‌نظر می‌رسد کفه سیاست بالادستی به‌ سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورای‌های قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پایین‌دستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پایین‌دستی به‌حدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچ‌گونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دست‌کم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرف‌کننده، آمار گران‌فروشی و گران‌فروشان را گزارش می‌کردند!

این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاح‌طلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودی‌ها (inputs) با واقعیت همخوان‌اند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت‌ کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثال‌هایی را ذکر می‌کنم که به‌ نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان شده‌اند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان می‌داد. برای نمونه می‌توان به مجموعه بیانیه‌های تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آن‌که در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفت‌وگو و نقد در عرصه عمومی را به‌دنبال داشتند. حال آن‌که امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:

الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،

ب. مسئله خصوصی‌سازی،

پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،

ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آن‌ها و فقدان توان چانه‌زنی مؤثر این قشر،

ث. مسائل نظام درمان و تعرفه‌ها،

ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،

چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرک‌های عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…

کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راه‌حل صورت نمی‌پذیرد یا اگر هم تلاشی صورت می‌گیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمی‌کند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به این‌ها اضافه کنیم مواردی که به سیاست‌های کلی نظام راجع است و اساساً باب گفت‌وگو درباره‌شان بسته است؛ خواه به‌علت محافظه‌کاری، خواه به‌دلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه به‌سبب انذارها و محدودیت‌ها.

این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را به‌دنبال دارد. نخست آن‌که کارویژه اصلاح‌طلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربه‌گیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان می‌رود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم می‌بیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان می‌دهد. دوم آن‌که، جامعه به‌سوی نوعی خودبسندگی هدایت می‌شود و بی‌پشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد می‌شود و به‌شکل اقتضایی عمل می‌کند. نام این وضعیت را می‌توان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه به‌غایت افزایش پیدا می‌کند و مردم مستمراً متحمل هزینه‌های گزاف می‌شوند. ضربه‌ناپذیری- یا ضربه‌پذیری حداقلی- مردم به‌شکل توده‌ای در دولت اصلاحات می‌تواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربه‌پذیری توده‌ای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست به‌عنوان ضربه‌گیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد.

سوم آن‌که متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاح‌طلبان تحمیل می‌شود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئله‌یابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگ‌اندازی‌ها در پروسه‌های اصلاحی، و برگشت‌پذیری آن‌ها به مؤلفه‌هایی چون «لحن»، «ادبیات تحریک‌آمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آن‌که می‌توان فهرستی از لحن‌های آرام، و ادبیات غیرتحریک‌آمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم‌» است. چنانکه اختلال در نظام مسئله‌یابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون می‌شود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علت‌العلل مسائل معرفی می‌شود. حال آن‌که اساساً منطق اصلاحات، نه خصم‌پرور است و نه حذف‌محور.‌

در بخش‌های بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.

دیگر خبرها

  • پلی‌استیشن ۵ پرو چه مشخصاتی دارد؟
  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • صف خرید پهپادهای ایرانی؛ پس از موفقیت در میدان | گزارش مهم یک پایگاه تحلیلی نظامی
  • صف خرید پهپادهای ایرانی؛ پس از موفقیت در عملیات میدانی
  • صف خرید پهپادهای ایرانی؛ پس از موفقیت در میدان عملیاتی
  • استان بوشهر از مزیت‌های اقتصاد دریایی بهره‌مند می‌شود
  • آب‌ بسته بندی چه مزیت هایی دارد
  • خرید ترازو دیجیتال
  • خرید ترموود ایرانی از تولید کننده
  • روزگار سپری شده اسکناس ایرانی